جدول جو
جدول جو

معنی نمک پرورد - جستجوی لغت در جدول جو

نمک پرورد
نمک پرور. نمک پرورده. رجوع به نمک پرورده شود
لغت نامه دهخدا
نمک پرورد
آنکه با نان و نمک و هزینه دیگری تربیت یافته: علی قلی خان شاملو... نمک پرورده آن خاندان (محمد میرزا) بود
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نمک پرورده
تصویر نمک پرورده
کسی که نان ونمک دیگری را خورده و با خرج او پرورش یافته
فرهنگ فارسی عمید
(مُ دَ / دِ)
آنکه پیوسته در غم و اندوه باشد. غم پرور:
در باغچۀ عمر من غم پرورد
نه سرو نه سبزه ماند نه لاله و ورد
بر خرمن ایام من از غایت درد
نه خوشه نه دانه ماند نه کاه و نه گرد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(خُ پَرْ وَ)
پروردۀ خم. آنچه در خم پرورده شود. کنایه از شراب
لغت نامه دهخدا
نان پرورده. نعمت خواره. مورد انفاق و اطعام.
- نان پرورد کسی بودن، به نان و نمک او پرورده و بزرگ شدن:
چو نان پرورد این بازار باشد
حق نان و نمک بسیار باشد.
نزاری قهستانی
لغت نامه دهخدا
نعمت پرورده. به ناز و نعمت پرورانده شده. اهل تنعم. نازپرورده:
ای آنکه نداری خبری از هنر من
خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد.
علی بن الیاس
لغت نامه دهخدا
نمک پرورده. نمک پرورد، نوکر و خدمتکار. (ناظم الاطباء). رجوع به نمک پرورده شود، نمک آلوده. (آنندراج). نمک آلود. به نمک آغشته:
دل است اینکه زخمش نمک پرور است
دل است اینکه زهرش پر از شکّر است.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ پَرْ وَ دَ / دِ)
نمک پرورده بودن. رجوع به نمک پرورده شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
نمک سود. (یادداشت مؤلف). نمک آلود. به نمک آغشته. در نمک خوابانده، با نعمت اوبالیده و قوت گرفته. (یادداشت مؤلف). نمک پرور. کسی که با خرج دیگری پرورش یافته باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
آنکه با نان و نمک و هزینه دیگری تربیت یافته: علی قلی خان شاملو... نمک پرورده آن خاندان (محمد میرزا) بود
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که در نعمت و رفاه پرورش یافته، کسی که او را بناز و نعمت بار آورده باشند و تحمل سختی و مشقات ندارد: ناز پرورد تنعم نبرد راه بدوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد، (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
نان پرورده. یانان پروردکسی بودن، به نان ونمک اوتربیت شدن ونشوونمایافتن: چونان پرورداین بازارباشد حق نان ونمک بسیارباشد. (نزاری قهستانی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
شیدان پروده پلاو پرور ناز پرورده نعمت پرورده: ای آنکه نداری خبری از هنر من خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد. (ابو الحسن علی بن الیاس آغاجی بخاری. لباب الالباب. نف. 32)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم پرورد
تصویر غم پرورد
آنکه همیشه در غم و اندوه باشد پرورده غم
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه با نان و نمک و هزینه دیگری تربیت یافته: علی قلی خان شاملو... نمک پرورده آن خاندان (محمد میرزا) بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمک پرورده
تصویر نمک پرورده
((~. پَ وَ دِ))
کسی که با خرج دیگری پرورش یافته باشد
فرهنگ فارسی معین